یکصدمین سالگرد تولد میلتون فریدمن
است. کسی که با نبوغ سرشار و مجاب کنندگی فراوان، به شکل تضاد آمیزی در حین باور
به آزادی یک اصول گرای سفت و سخت بود. کسی که میراث شیرین تلخی دارد: از گسترش
انکار ناپذیر اقتصاد پولی، تا تاریخ نگاری پولی امریکا؛ و از پافشاری بیش ا زحدش به
خصوصی سازی و کوچک کردن دولت در هر حال، تا بریدن حمایت های حیاتی دولت- همه به
خاطر اعتماد راسخ و تزلزل ناپذیر به بازاری که چندان وجود نداشت.
من بویژه این اواخر، نگاهی با امید
و هراس به میراث فریدمن دارم. و در این
ترس و امید از یک چیز مطمئن شده ام: پافشاری بر نظرات اقتصادی، هر چقدر هم که ایده
نبوغ آمیز باشد و مو لای درزش نرود، هر چقدر که نوبل هم برده باشد، هر چقدر که با
عقل سلیم هم جور در بیاید، غلط و خطرناک است. برای یک دلیل ساده: شاید با عقل
کوچک، پیشرفته و جانبدارمان، چیزی را ندیده باشیم و شاید فردا همه چیز تغییر کند. این
چیزی است که میراث میلتون را، به عنوان اقتصاد دانی برجسته و تاثیر گذار، تلخ و
زهر آلود می کند.
در این چند روز بنا دارم چند نوشته
از او و در باره او بگذارم. می دانم که بسیار به کار می آید. گذاشتن این نوشته ها، باید اعتراف کنم، برای من لحظه هایی سخت و اضطراب آلود خواهند بود.
--
تصویر: میلتون فریدمن
No comments:
Post a Comment