Wednesday 21 December 2011

پناه بردن به قطار از ریل خارج

صنعت هج فاند، امسال مشکلات بسیاری داشت، درحالیکه به طور عادی، و با توجه به اندیس های سایت هج فاند ریسرچ می شود دید که ستاره بختش بلند بوده. به عنوان شاهد: ریسک و بازده آن  همواره وضعیت مطلوب تری داشته در مقایسه با سهام عادی (و بویژه اندیس های آشنایی مثل اس اند پی). سال دو هزار و هشت و آن بحران عمیق و خرد کننده اما، به شکلی واضح نفس گیر دامن هج فاند ها را گرفت و نقریبا بد ترین آن سال بود: بازده های فراوان منفی برای بخش بزرگی از آنها، در کنار تعطیلی های فراوان.

ولی روایت سال 2011 کمی متفاوت است: با این که صنعت دارد دو باره جان می گیرد، گزارشی تازه که در "فایننشال تایمز" دیدم، بسیار تعجب بر انگیز بود: بازده امسال کل صنعت هج فاند، از شاخص اس اند پی پایین تر است و بد تر از آن: به مراتب از بازده بازار اوراق قرضه (باند مارکت) پایین تر: این یعنی صنعتی که تیز هوش ترین ابنا بشر از بهترین دانشگاه های جهان را جذب خود کرده، در مقابل تغییرات بی قاعده و کمر شکن بازار امسال، گیج و حیران مانده است. من این طور استدلال می کنم که وقتی چنین حدی از امکانات و ذکاوت در نیمه راه متوقف می ماند، سرمایه گذارهای عادی باید به کجا پناه ببرند؟



البته جواب به این پرسش انگار اصلا هم سخت نیست. و اتفاقا با نگاه به پارادوکسیکال ترین معمای مالی امسال، می توان به آن جواب داد:
 دولت اوباما که با کسری بودجه شدید مواجه بود بالاخره با هزار و یک کش و قوس سقف بدهی های دولت را بالا می برد به چیزی حدود چهارده تریلیون دلار. در کنار چنین قرضی و طبعا، بهره سالانه بسیار سنگین، چشم انداز صنعت هم چنان مناسب نبود و همه اینها و هزار و یک لحاظ دیگر، اس اند پی را در اقدامی تعجب بر انگیز (و البته احمقانه) بر آن داشت که رتبه بندی اعتباری اوراق قرضه امریکا را کاهش دهد. در این حالت بسیار طبیعی بود که دارندگان این اوراق آنها را بفروشند تا اوراقی دیگر بخرند و سرمایه گذاران جدید هم تمایلی به این دلبر سابق و موجود مشکوک امروز نشان ندهند. اتفاقی که نیافتاد: هجوم خریداران برای خرید اوراق قرضه دولتی امریکا (که تازه یک پله سقوط داشته). چرا؟ واضح است: در آشفته بازار این روز ها، هیچ جای بهتری نیست.

به همین منوال، با این که اوراق قرضه دولتی در همه شهر جهان روزگار صعب و سیاهی دارند (دولت یونان که رسما به خاک سیاه افتاده، برلوسکونی که با میخ های بزرگ و محکم به کوه وصل بود، در مواجهه با بدهی های کشورش مثل پرکاه به صخره ها خورده، و جیب های باد کرده آلمانی ها دارد خالی می شود)، جایی بهتر برای سرمایه گذاران گیج و مبهوت باقی نمانده: اوراق قرضه، و بویژه اوراق قرضه ایالات متحده. پس می شود گفت که همین حد اکثر پیش بینی ناپذیری است که نمی شود کاریش کرد و امروز، به شکل عجیبی ساده ترین گزیته همچنان بهترین گزینه است.

No comments:

Post a Comment